عالم مورد احترام در قرآن کیست
سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۲۶ ب.ظ
در تفاسیر قرآن، عناوینی از ویژگیهای علما ذکر شده که در کلام الهی بر آن صفات مثبت سازنده تأکید شده است.
زمان تقریبی مطالعه :
5 دقیقه
تاریخ :
چهارشنبه 1397/11/03

بررسی آیات قرآن و شرح آنها در تفاسیر، برخی از ویژگیهای یک عالم شایسته احترام را به انسان معرفی میکند. بخشی از شروح تفاسیر حول این موضوع در قسمت زیر ارائه میشود:
انجام وظیفه و خداترسی
۳۹ احزاب
«الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ» آن کسانى که پیامهاى خدا را میرسانند به مردمى که مبعوث بر آنها شده و آن را کتمان نمیکنند.
«وَ یَخْشَوْنَهُ» یعنى میترسند از خدا در ترک آنچه خدا بر آنها واجب کرده است.
«وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً» و نمیترسند از غیرخدا در آنچه که متعلّق به رسالت و تبلیغ است. این آیه دلالت دارد بر اینکه برای پیامبران(ع) در تبلیغ رسالتشان تقیّه جایز نیست.
«الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ» آن کسانى که پیامهاى خدا را میرسانند به مردمى که مبعوث بر آنها شده و آن را کتمان نمیکنند.
«وَ یَخْشَوْنَهُ» یعنى میترسند از خدا در ترک آنچه خدا بر آنها واجب کرده است.
«وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً» و نمیترسند از غیرخدا در آنچه که متعلّق به رسالت و تبلیغ است. این آیه دلالت دارد بر اینکه برای پیامبران(ع) در تبلیغ رسالتشان تقیّه جایز نیست.
نترسیدن از غیر حق
«وَ کَفى بِاللَّهِ حَسِیباً» حسیبا یعنى محاسبا؛ خدا براى محاسب بودن و
به حساب آوردن اعمال کوچک و بزرگ انسانها کافى است. پس واجب است که از او
خشیت داشته و از غیر او دچار خشیت نشوید.
«إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» این جمله توضیح میدهد چگونه و چه کسانى از این آیات عبرت می گیرند. این آیات اثر خود را که ایمان حقیقى به خدا و خشیت از او به تمام معناى کلمه است، تنها بر علما میگذارد، نه جهال.
در سابق هم گذشت که انذار تنها در علما نتیجه بخش است چون در جایی فرمود: «إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ» پس در حقیقت آیه مورد بحث روشن میسازد که خشیت به معنى حقیقى کلمه، تنها در علما یافت میشود.
«إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» این جمله توضیح میدهد چگونه و چه کسانى از این آیات عبرت می گیرند. این آیات اثر خود را که ایمان حقیقى به خدا و خشیت از او به تمام معناى کلمه است، تنها بر علما میگذارد، نه جهال.
در سابق هم گذشت که انذار تنها در علما نتیجه بخش است چون در جایی فرمود: «إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ» پس در حقیقت آیه مورد بحث روشن میسازد که خشیت به معنى حقیقى کلمه، تنها در علما یافت میشود.
علم عملی و توحیدی
مراد ازعلما، علماى باللَّه است؛ یعنى کسانى که خداى سبحان را به اسماء و
صفات و افعالش میشناسند؛ شناسایى تامى که دلهایشان به وسیله آن آرامش
مییابد و لکههاى شک و دو دلى از نفوس آنان زایل گشته و آثار آن در
اعمالشان هویدا میگردد و فعلشان تصدیق قولشان میشود. مراد از خشیت در
چنین زمینهاى، همان خشیت حقیقى است که به دنبالش خشوع باطنى و خضوع در
ظاهر پیدا میشود. این آن معنایى است که از سیاق آیه برمیآید.
مشمول پشتوانه و هدایت الهی
آیه ۵۴ سوره حج
خدا این مؤمنان آگاه و حقطلب را در این مسیر پرخطر تنها نمیگذارد بلکه افرادى را که ایمان آوردند، به سوى صراط مستقیم هدایت میکند «وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ».
سوره اسرا آیات ۱۰۷ تا ۱۰۹
«وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ» تا آنها که به خدا و توحید و حکمتش علم دارند، بدانند که قرآن حق است و قابل تغییر و تبدیل و زیاد و کم نیست.
«فَیُؤْمِنُوا بِهِ» تا ایمان آنها استوار بماند و به قولى یعنى بر ایمان آنها افزوده شود.
«فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ» و بر اثر قوت ایمان، در پیشگاه قرآن خشوع و تواضع پیدا کنند.
«وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» خدا مردم مؤمن را به راهى روشن و بیپیچ و خم هدایت میکند. منظور این است که آنها را بر دین حق استوار میدارد. برخى گویند یعنى آنها را به سبب ایمان به راه بهشت هدایت میکند.
خدا این مؤمنان آگاه و حقطلب را در این مسیر پرخطر تنها نمیگذارد بلکه افرادى را که ایمان آوردند، به سوى صراط مستقیم هدایت میکند «وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ».
سوره اسرا آیات ۱۰۷ تا ۱۰۹
«وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ» تا آنها که به خدا و توحید و حکمتش علم دارند، بدانند که قرآن حق است و قابل تغییر و تبدیل و زیاد و کم نیست.
«فَیُؤْمِنُوا بِهِ» تا ایمان آنها استوار بماند و به قولى یعنى بر ایمان آنها افزوده شود.
«فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ» و بر اثر قوت ایمان، در پیشگاه قرآن خشوع و تواضع پیدا کنند.
«وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» خدا مردم مؤمن را به راهى روشن و بیپیچ و خم هدایت میکند. منظور این است که آنها را بر دین حق استوار میدارد. برخى گویند یعنى آنها را به سبب ایمان به راه بهشت هدایت میکند.
حقپذیری پیش از علم
مراد از«الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ» کسانی هستند که قبل از
نزول قرآن، خدا و آیات او را میشناختند؛ چه از یهود و چه از نصارى و چه
از غیر ایشان. بنا بر این هیچ جهتى ندارد که ما آن را به طائفه معینى
اختصاص دهیم.
مگر آنکه کسى بگوید از سیاق استفاده میشود که مقصود از آن، علماى اهل حقند که دینشان منسوخ نشده باشد و چنین کسانى منحصراً علماى مسیحیت خواهند بود چون قبل از نزول قرآن دین غیر منسوخ همان نصرانیت بود و منظور از علماى ایشان آنهایند که از دین خدا روى برنگردانده و آن را دستخوش تحریف نکردند.
به هر حال مقصود از اینکه فرمود قبل از آن علم داده شدند، این است که براى فهم کلمه حق و قبول آن مستعد شدند چون مجهز به فهم حقیقت معناى حق گشته بودند؛ در نتیجه حق بودن قرآن کریم هم در دل هاى ایشان ایجاد خضوع بیشترى کرده است.
مگر آنکه کسى بگوید از سیاق استفاده میشود که مقصود از آن، علماى اهل حقند که دینشان منسوخ نشده باشد و چنین کسانى منحصراً علماى مسیحیت خواهند بود چون قبل از نزول قرآن دین غیر منسوخ همان نصرانیت بود و منظور از علماى ایشان آنهایند که از دین خدا روى برنگردانده و آن را دستخوش تحریف نکردند.
به هر حال مقصود از اینکه فرمود قبل از آن علم داده شدند، این است که براى فهم کلمه حق و قبول آن مستعد شدند چون مجهز به فهم حقیقت معناى حق گشته بودند؛ در نتیجه حق بودن قرآن کریم هم در دل هاى ایشان ایجاد خضوع بیشترى کرده است.
اهل عبادت و مناجات هستند
«یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً» کلمه اذقان جمع ذقن به معناى چانه است
که محل اجتماع دو طرف صورت است و خرور کردن ذقن به معناى به خاک افتادن
براى سجده است و کلمه «سجدا» نیز همین معنا را بیان میکند.
بدون تعصب به دنبال مشترکات سازنده
سوره آل عمران آیه ۶۴
«قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ» سواء به معنى مساوى و برابر است. آمدن به سوى کلمه، به معنى اتّفاق در سخن و عمل است. یعنى اى اهل کتاب بیائید به هدفى و مقصدى که فائده آن برای همه برابر و یکسان است و تبعیضى در آن نیست و نمیتوانید بگوئید این پیشنهاد فقط به سود یک طرف و یا عدّهاى است. در مقام پرستش و بندگى، فقط خدا را پرستش کنیم و شریکى بر او قائل نشویم و در مقام فرمانبرى و اطاعت فقط از دستورهاى خدا اطاعت کنیم و جز خدا اربابى و قانونگذارى نداشته باشیم.
«قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ» سواء به معنى مساوى و برابر است. آمدن به سوى کلمه، به معنى اتّفاق در سخن و عمل است. یعنى اى اهل کتاب بیائید به هدفى و مقصدى که فائده آن برای همه برابر و یکسان است و تبعیضى در آن نیست و نمیتوانید بگوئید این پیشنهاد فقط به سود یک طرف و یا عدّهاى است. در مقام پرستش و بندگى، فقط خدا را پرستش کنیم و شریکى بر او قائل نشویم و در مقام فرمانبرى و اطاعت فقط از دستورهاى خدا اطاعت کنیم و جز خدا اربابى و قانونگذارى نداشته باشیم.
علم علما سبب رشد و اصلاح
۶۶ سوره کهف
«قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدا»
به دنبال معلمى باشد که هدایتگر است و مطالبى می گوید که به صلاح او و عامل رشد اوست.
منابع
ترجمه تفسیر مجمع البیان ج۲۰ ص۱۳۱
ترجمه تفسیر مجمع البیان ج۱۷ ص۸
ترجمه تفسیر المیزان ج۱۶ ص۴۸۶
ترجمه تفسیر المیزان ج۱۷ ص۵۹
ترجمه تفسیر المیزان ج ۱۷ ص۶۰
تفسیر نمونه ج۱۴ ص۱۳۹
ترجمه تفسیر المیزان ج۱۳ ص۳۰۷
تفسیر احسن الحدیث ج۲ ص۱۰۴
تفسیر قرآن مهر ج۱۲ ص
«قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدا»
به دنبال معلمى باشد که هدایتگر است و مطالبى می گوید که به صلاح او و عامل رشد اوست.
منابع
ترجمه تفسیر مجمع البیان ج۲۰ ص۱۳۱
ترجمه تفسیر مجمع البیان ج۱۷ ص۸
ترجمه تفسیر المیزان ج۱۶ ص۴۸۶
ترجمه تفسیر المیزان ج۱۷ ص۵۹
ترجمه تفسیر المیزان ج ۱۷ ص۶۰
تفسیر نمونه ج۱۴ ص۱۳۹
ترجمه تفسیر المیزان ج۱۳ ص۳۰۷
تفسیر احسن الحدیث ج۲ ص۱۰۴
تفسیر قرآن مهر ج۱۲ ص
۹۸/۰۱/۲۷