۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است


درآمدی بر نماز در قطب

 

نویسنده: حسن رهبری




 

پیشگفتار

فناوری روز، تسهیلات ماشینی و وسایط نقلیه مجهز وسریع السیر هوایی، زمینی و دریایی، سفر در کره زمینی را برای بشر بسیار سهل و آسان نموده است.
روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشورهای مختلف جهان با همدیگر، رفت و آمدها را بشدت بخشیده و روزانه دهها هواپیمای غول پیکر، کاروانی از نمایندگان سیاسی، بازرگان، اساتید، دانشجویان، بیماران، متخصصان و گردشگران را در این زمین دایره ای شکل از جایی به جای دیگر و از قطبی به قطبی دیگر جابجا می کنند. بدیهی است که مسلمانان پراکنده در سطح این کره خاکی نیز ماموریت های گوناگون دولتی، تجاری و شخصی بر عهده دارند که آنان را ناگزیر از سکونت یا رفت و آمد در جاهای دور دست می کند.
مسافر با فاصله گرفتن از استوای زمین و رفتن به طرف نقاط شمالی تر و جنوبی تر آن، نابرابری طول شب و روز را به تدریج بیشتر می یابد، چنانکه در مناطق بالاتر از حدود66/5درجه عرض جغرافیایی از اواخر اردیبهشت تا اوایل مرداد در نیم کره جنوبی، خورشید در تمام 24ساعت در بالای افق است و حتی در شب نیز غروب نمی کند.
طولانی ترین روز جهان در ناحیه قطب شمال به مدار 66درجه و 33دقیقه روز اول تیرماه است. مردم این نواحی در این روز، خورشید را در تمام ساعت و حتی نیمه شب در بالای افق می بینند و این پدیده را«خورشید نیمه شب» می نامند.1 درست در همان زمان در ناحیه قطب جنوب، یک شب 24ساعه حاکم است و در این مدت خورشید در آسمان ظاهر نمی شود. البته شبهای قطبی ـ بویژه در نواحی نزدیک به نقطه قطب، کامل نیست، بلکه به دلیل آنکه خورشید تنها کمی پایین تر از افق قرار می گیرد، مقداری روشنایی در آسمان دیده می شود.
تغییر فصول در نواحی قطب با تغییرات زیاد طول روز و شب همراه است. مسافر هر چند از نقطه قطب که دارای 6ماه روز یا 6ماه شب است به سمت مدارهای قطبی پیش میرود تعداد روزها و شبهای 24ساعته را کمتر می یابد، چنانکه نقاط واقع بر مدارهای قطبی 66درجه و 33دقیقه تنها یک روز یا شب24ساعته در طول سال دارند.2 برای نمونه فنلاندبا فصول متغیر، دارای بهار، تابستان،پاییز وزمستان متفاوت از هم است و تابستان آن بسیار درخشنده و زمستانش بسیار تاریک است. در آن کشور غروب آفتاب از اواخر فصل بهار تا نیمه تابستان دیده نمیشود. همچنان در اواخر فصل پاییز تا نیمه زمستان، طلوع آفتابی وجود ندارد.3
در لاپلند(منطقه ای در مرز فنلاند و روسیه که محل زندگی قوم «کوچ رولاپن» (لاپها)است)به مدت دوماه تمام در زمستان خورشید طلوع نمی کند و بالعکس در تابستان نیز به همین مدت غروب نمی کند.
وضعیت در قطب متفاوت تر از این است، چنانکه یک شب شش ماهه یا یک روز شش ماهه را در پی دارد.
آفتاب در شمالی ترین کشور قاره اروپا یعنی سوئد، تقریبا از اواسط اردیبهشت ماه تا اواخر تیرماه، دو سه ساعت غروب می کند و بدون اینکه هوا کاملا تاریک شود، دوباره طلوع می کند و روز آفتاب دیگر را پدید می آورد.
سوئدیها این وضعیت را که ده روز ادامه می یابد صد روز بدون شب یاد می کنند. در نقاط نزدیک تر به شمال سوئد روزهایی که آفتاب نیمه شب مشاهده می شود نیز طولانی تر است.
در بیشتر مناطق شمالی نروژ معمولا شش ماه شب است و شش ماه روز.
مسلمان دیندار در چنین موقعیتهایی چون دفتر فقه و زندگی خود را می گشاید تا برای انجام اعمال عبادی خود راهنمایی بیابد، یا چیزی پیدا نمی کند یا در مطابقت آنچه می یابد با آموزه های قرآنی و معیارهای شرعی دچار تردید و اشکال میشود. از اینرو باید دید که نماز در اسلام چه جایگاهی دارد و آیا اصل بر نماز است یا وقت آن یا هر دو.

جایگاه نماز در اسلام

بنابر آموزه های وحیانی، نماز شاخص ترین نشانه دین و ایمان4 و مهمترین ابزار و یادآوری خداوند عالمیان5،پایه ای استوار برای بنای شریعت6،شاهراه رستگاری و پاکیزگی7،مایه تقویت انسان در برابر سختیها8،تنظیم کننده حرکات و سکنات انسان در حریم های خصوصی و عمومی9 و بازدارنده انسان از زشتیها و پلیدیهاست.10
نمازی چنان، هنگامی صورت می پذیرد که آن را با شرایطش بجا آورند؛ با خشوع خواندن،11 همیشه خواندن،12 حقوق محرومان و بینوایان را ادا کردن،13 زکات مال را دادن،14 به روز بازپسین ایمان داشتن15و دیگر.
داخل شدن وقت نماز نیز از دیگر شرایطی است که صحت نماز به تحقق آن وابسته است و اساسا نماز وقتی موضوعیت می یابد که انسان به ورود وقت آن اطمینان یابد.16
اهمیتی چنین برای نماز روشن می نماید که این فریضه از احکام ثابت و همیشگی بشمار می رود و براساس نیازمندی های فطری بشر تشریع شده است. اگر نماز از دایره تکالیف بیرون رود، به سستی ایمان می انجامد و آثار معنوی آن مانند سوق دادن انسان به خیرات و حسنات و بازداشتن او از فحشا و منکرات تعطیل خواهد شد.
بدیهی است در وضعیتی که این تکلیف به دلیل حاصل نشدن شرایط ضروری بجا آورده نشود آثار منفی و تخریبی نیز نخواهد داشت؛ زیرا آنجا که انجام یا ترک عملی براساس تکلیف است، هر دو تسلیم در برابر امر الهی بشمار می رود و عبادت است و مایه تقرب:
وماآتاکم الرسول فخذوه ومانهاکم عنه فانتهوا؛17
آنچه را رسول خدا برای شما آورده است، بگیرید، و از آنچه نهی کرده است خودداری کنید.
اسلام با آن همه تاکیدی که بر مداومت و حفاظت از نماز دارد، زنان را در روزهای عادت ماهانه از آن بازمی دارد، جنگجویان را در میدان جهاد ومسافران را به کوتاه خواندن(تقصیر) آن فرمان می دهد.18 و بطور کلی ادای آن را در زمانهای مشخصی از شبانه روز بیان می کند. پس برخی از این دستورها نشان می دهد که آثار فطری و تشریعی نماز حتما بر هفده رکعت در طول شبانه روز منحصر نبوده و شرایط زمانی و مکانی و افقها تعیین کننده مقدار آن است.
حال تکلیف نماز و روزه گزار در جاهایی که افق آنجاها یا افق مناطق معمولی و شبانه روز آنها با شبانه روز مناطق معمولی تطبیق نمی نماید چیست؟
در پاسخ به این سوال ابتدا دیدگاه فقیهان اسلامی و سپس دیدگاه قرآنی در ادامه می آید:

مروری بر فتاوای فقها درباره نماز در مناطق قطبی

برخی از فقیهان که به بیان تکلیف و حکم نماز و روزه در مناطق پرداخته اند به دیدگاههای ناهمسانی رسیده اند که در زیر می آید:
1. سید محمدکاظم طباطبایی یزدی نخستین فقیهی بشمار می رود که به این موضوع پرداخته است. وی می نویسد:
اذا فرض کون المکلف فی مکان الذی نهاره سته اشهر و لیله سته اشهر اونهره ثلاثه و لیهله سته او نحو ذلک فلا یبعد کون المدار فی صومه و صلاته علی البلدان المتعارفه المتوسطه مخیرا بین افراد المتوسط و اما احتمال سقوط تکلیفهما عند فیعید کاحتمال سقوط الصوم و کون الواجب صلاه یوم واحد ولیله واحده؛ و یحتمل کون المداربلده الذی کان متوطنا فیه سابقا ان کان له بلد سابق.19
از این نوشته صاحب عروه چنین استنباط میشود که ایشان برای تعیین تکلیف نماز و روزه در مناطق قطبی چهار تکلیف احتمالی را مطرح می نماید:
1. ملاک، سایر مناطقی است که شب و روز متعارفی دارند؛
2. تکلیف نماز و روزه ساقط است؛
3. روزه ساقط است و در مورد نماز هم در تمامی ماههایی که روز است تنها نماز یک روز و در تمامی ماههایی که شب است تنها نماز یک شب واجب است؛
4. ملاک وطن سابق است ـ اگر وطن سابقی داشته باشد.
ایشان از میان این احتمالهای چهارگانه، احتمال دوم و سوم(سقوط تکلیف و وجوب آن تنها در یک روز و یک شب در طول سال)را بعید دانسته و احتمال اول و آخر را نزدیک به ذهن اعلام می کند.
فقیهانی که بر کتاب عروه، حاشیه زده یا شرح کرده اند، در توضیح این مسئله نوشته اند:
2. آقاضیاءالدین عراقی: احتمال دوم(سقوط تکلیف)بعید نیست.20
3. میرزا محمدتقی آملی: دلیلی وجود ندارد که نمازگزار در مناطق قطبی، بلاد متوسطه را معیار تکلیف نماز و روزه بنگارد، اما درباره احتمال سقوط که صاحب عروه آن را بعید دانسته، چندان بعید بنظر نمی رسد.21
4. سید محسن حکیم: احتمال سقوط نماز و روزه با ادله شرعی سازگارتر می نماید، هرچند که این احتمال خارج از موضوع است.22
ایشان در جای دیگر می نویسد: احتمال سوم(از وجوب نماز یک روز و یک شب در طول سال)با ادله بیشتر موافق می نماید.23
5. سیدابوالقاسم خوئی: وجوب نماز و روزه بر معیار دیگر شهرهای با شب و روز معمولی جدا مشکل است، اما وجوب هجرت به مناطقی که دارای شب و روز متعارفند و اجرای نماز در آن ممکن است، بعید بنظر نمی رسد.24
و در صورتی که ناچار از سکونت در آنجا باشد روزه بطور ادا ساقط و قضای آن واجب نمی شود هرچند احتیاط آن است که نماز و روزه را در هر 24ساعت بجای آورد، زیرا که ترک آن سزاوار نیست.25
6. سیدمحمدرضا گلپایگانی: احتمال دارد که اجرای حکم نزدیک ترین مکانها که دارای شب و روز متعارفند، برآن مناسب باشد.26
7. امام خمینی: نماز ظهر و عصر در شب صحیح نیست، اگرچه برظهر افق های ما منطبق باشد و روزه در قسمتی از روز یا شب صحیح نیست، اگرچه بمقدار روز ما باشد.27
بیان ایشان در تحریر الوسیله، ظهور در این دارد که در تمام سال که در قطب یک شبانه روز است، پنج نماز(هفده رکعت) بیشتر واجب نیست و روزه نیز در ماه رمضان در آنجا ساقط است.28
8. سیدعلی سیستانی: بنابر احتیاط واجب، نزدیک ترین مکان به قطب را که شبانه روز آنجا 24ساعت است در نظر بگیرید و نمازهای یومیه را برطبق اوقات آنجا بدون قصد قضا و ادا بجا آورند.29
9. محمدابراهیم جناتی: «کسی در جایی زندگی کند که روز آن شش ماه و شب آن نیز شش ماه باشد، اگر می تواند به منطقه ای برود که نمازهای پنجگانه را مطابق خودشان بجا آورد، باید به آنجا برود و آنها را انجام دهد و اگر نمی تواند بایدآنها را مطابق اوقات نزدیک ترین مکانی که شبانه روز 24ساعته دارد بجا آورد. اگر تشخیص نزدیک ترین مکان مذکور هم ممکن نباشد، باید در هر 24ساعت، نمازها را بجا آورد و اما روز رمضان را اگر بتواند به شهری برود که روزه را در وقت آن بگیرد، باید به آنجا برود و روزه رابگیرد و اگر نتواند باید بعد ازماه رمضان به آنجا برود و روزه آن را قضا کند و اگر این را هم نتواند، می تواند بجای روزه، فدیه بدهد»30
10. سیدمحمدحسین فضل الله: در مناطقی که شب و روز آنها چند روز و یا چند ماه طول می کشد، مکلف باید نمازهای پنجگانه را در هر 24ساعت بجای آورد و اختیار دارد که آنها را هرگونه و هر وقت که می خواهد انجام دهد، یا اینکه نزدیک ترین مناطق دارای شب و روز معمولی را معیار اوقات نماز خود قرار دهد، هرچند دومی بهتر است.31
11. ناصر مکارم شیرازی: ساکنان مناطق قطبی موظفند برطبق مناطق معتدل رفتار نمایند،32 یعنی روزهای هفته و ماه را طبق مناطق معتدله که شب و روز[معمولی] دارند در نظر بگیرند؛ شنبه و یکشنبه و...ماه و سال را حساب بکنند،33 با این تفاوت که ایشان زمان نمازها را برحسب مناطق معتدل مشخص نمی کند و برای تعیین آنها روش طبیعی را پیشنهاد می نماید.
ایشان با بسیار ساده خواندن تشخیص شب و روز در مناطق قطبی، راه شناسایی ظهر و نیمه شب را در آنجا چنین مطرح می کند:
«...در مناطقی که آفتاب غروب نمی کند و به اصطلاح، آفتاب نیمه شب دارند، آفتاب در افق دائما در گردش است و هر 24ساعت یکبار سرتاسر افق آن را دور می زند(البته در واقع کرده زمین گردش می کند ولی بنظر می رسد که آفتاب به دور آن می گردد) یعنی اگر شما در آن یک ماه که آفتاب در بعضی از شهرهای کشور فنلاند غروب نمی کند درآنجا باشید، می بینید که قرض کم رنگ آفتاب دائما در کنار افق است و مانند عقربه ساعت در گردش می باشد و 24ساعت طول می کشد که یک دور کامل در افق بگردد، آهسته آهسته از سمت مشرق به جنوب و از آنجا به طرف مغرب و از آنجا به شمال و مجددا بسوی نقطه مشرق باز می گردد.
ولی توجه داشته باشید که قرص آفتاب گرچه دائما در کنار افق دیده میشود ولی فاصله آن با افق در 24ساعت یکسان نیست، یعنی گاهی کمی اوج می گیرد و بالا می آید و هنگامی که حداکثر اوج خود را طی کرد رو به طرف افق پایین می آید تا به حداقل برسد، آنگاه مجددا اوج می گیرد.
علت این تغییر وضع آفتاب همان انحراف23/5درجه «محور»زمین نسبت به «مدار» آن می باشد. روی این حساب هنگامی که آفتاب به آخرین نقطه اوج خود برسد نیمه روز آنجا محسوب می گردد؛ چون در این موقع آفتاب درست روی نصف النهار آنجا قرار دارد.
بعبارت روشن تر، وقتی که آفتاب خوب بالا آمد «ظهر»آنجاست و به این ترتیب هنگامی که آفتاب، کاملا پایین رفت (وبه حداقل ارتفاع رسید) درست مطابق «نیمه شب» آنجاست و آن آفتاب کم ارتفاع هم همان آفتاب نیمه شب است.
بدیهی است روشنی هوا در 24ساعت در این نقاط یکنواخت نیست، بلکه هنگامی که آفتاب بالا می آید ـ به اصطلاح ـ روز آنجاست، هوا کاملا روشن می شود و هنگامی که آفتاب پایین می رود و به نزدیکی افق می رسد هوا کمی تاریک و مانند هوای گرگ و میش بین طلوعین خودمان می گردد و روی این حساب آنها هم برای خود روز و شبی دارند ولی نه مانند روز و شب ما.
از بیانات بالا بخوبی روشن می شود که تشخیص وقت دقیق «ظهر» و «نیمه شب» در این نقاط کاملا ساده است. همه کس می تواند با نصب یک شاخص کوچک(قطعه چوب یا میله آهنی که کاملا بر زمین عمود باشد)از کم و زیاد شدن سایه آن، ظهر و نیمه شب را تشخیص دهند، یعنی هنگامی که سایه شاخص به حداقل رسید درست موقع ظهر و هنگامی که به حداکثر رسید نیمه شب است.
ایشان می فرماید:
«لابد خواهید گفت فکرمان ازنظر تشخیص ظهر و نیمه شب در این مناطق هنگامی که روزهای طولانی وجود دارد کاملا راحت شد، ولی هنگامی که شبهای طولانی براین نقاط سایه افکنده است چه باید کرد.
خوش وقتیم که به شما اعلام کنیم که حرکت ستارگان در این شبهای طولانی به دور افق نیز شبیه حرکت آفتاب در روزهای طولانی آنجاست.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۱۲
نادر حقانی